رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار با فرهنگیان و اساتید استان خراسان شمالی با اشاره به پیشنهاد یکی از سخنرانان جلسه، مبنی بر آموزش فلسفه به کودکان، نکات جالبی را بیان فرمودند.
رهبر معظم انقلاب اسلامی سال 91 در دیدار با فرهنگیان و اساتید استان خراسان شمالی با اشاره به پیشنهاد یکی از سخنرانان جلسه، مبنی بر آموزش فلسفه به کودکان، نکات جالبی را بیان فرمودند.
یک نکتهای که در ضمن مطالب این دوستان هم بود، ذهن بنده هم همواره خیلی متوجه به آن است، این است که ما در درجهی اول باید به ساختن و پرداختن شکل روحی کودکانمان اهتمام بورزیم. اگر توانستیم هویت انسانی این کودک را از آغاز کودکی شکل بدهیم و خلقیاتی را در آن به وجود بیاوریم، این برای همیشه به درد خواهد خورد. عوارضی وجود دارد، معمولاً این عوارض اخلاقیات را تحت تأثیر قرار میدهد؛ اما اگر چنانچه شخصیت کودک از آغاز ساخته شد و شکل گرفت، تأثیرات عوارض کمتر خواهد بود و عوامل کمک کننده هم در بین راه کمک خواهد کرد.
این خانم به تعبیر «فلسفیدن» اشاره کردند؛ این بسیار تعبیر درستی است. امروز در کشورهای پیشرفتهی مادی دنیا، یکی از کارهای اساسی و یک رشتهی مهم، تدریس فلسفه برای کودکان است. خیلیها در جامعهی ما اصلاً تصور نمیکنند که برای کودک هم فلسفه لازم است. برخی تصور میکنند فلسفه به معنای یک چیزِ قلمبه سلمبهای است که یک عدهای در سنین بالا به آن توجه میکنند؛ این نیست. فلسفه شکل دادن فکر است، یاد دادنِ فهم کردن است، ذهن را به فهمیدن و تفکر کردن عادت دادن است؛ این از اول باید به وجود بیاید. قالب مهم است. اگرچه محتوا هم در همین فلسفهی کودکان حائز اهمیت است، اما عمده شیوه است؛ یعنی کودک از اول کودکی عادت کند به فکر کردن، عادت کند به خردورزی؛ این خیلی مهم است. من خوشحال شدم از این که دیدم در خلال حرفها این را متذکر شدند.
نکتهی بعد، خودباوری است. ما باید کودک را از آغاز دارای اعتمادبهنفس و باور به هویت خود بار بیاوریم. البته این مخصوص کودکان دبستانی نیست؛ در دبیرستان هم همین هست، در دانشگاه هم همین هست. در کشور ما متأسفانه فرهنگِ کاملاً منحرفی از گذشته پایهگذاری شده، که هنوز آثارش از بین نرفته - با این همه تبلیغاتی که ماها از اول انقلاب تا امروز داشتیم - و آن، نگاه نیازمندانهی به سمت غرب، بزرگ دیدن غرب و کوچک دیدن خود در مقابل اوست؛ که متأسفانه این فرهنگ ریشهکن نشده و وجود دارد؛ این به دلیل نبود خودباوری است. اینکه شما ملاحظه میکنید فلان مارکِ جنس خارجی پول بیشتری طلب میکند، اما طرفدار بیشتری هم در بین یک طبقهای دارد، در حالی که جنس مشابه داخلی گاهی کیفیتش بهتر از آن است، به خاطر همین نگاه است؛ این یک بیماری است، این یک آفت است. اگر چنانچه گفته شود که فلان متخصص، دورههای تخصص را در داخل گذرانده است، به خارج نرفته است، در وهلهی اول یک نگاه منفی نسبت به او وجود خواهد داشت. بله، اگر چنانچه این متخصص داخلی که در داخل تحصیل کرده، با کارهای برجستهی خود توانست این باور را به هم بزند - که در این سالهای اخیر، فراوان هم اتفاق افتاده - آن مطلب دیگری است؛ اما مادامی که بگویند این تحصیلکردهی خارج است، این تحصیلکرده داخل است، نگاه به او برتر خواهد بود. اینها عیب است.
شما شاید از بنده زیاد شنیده باشید، بنده هیچ مخالف کسب علم از بیگانهها نیستم؛ ابداً. بنده بارها گفتهام که ما ننگمان نمیکند شاگردی کسی را بکنیم و یاد بگیریم؛ اما ننگمان میکند که خیال کنیم همیشه باید چشمهای ما آزمندانه، آرزومندانه، با احساس حقارت نفسی، به دست دیگران، به فکر دیگران، به کار دیگران باشد. این چیز بدی است؛ این را باید ریشهکن کرد. انسان مشاهده میکند؛ گاهی ما میخواهیم یک اخلاق خوب را در بین جامعه به وجود بیاوریم، مثالی که در تمجید آن اخلاقِ خوب میزنیم، حتماً از کشورهای غربی است! چه لزومی دارد؟ چرا ما این روحیه را هِی در مخاطبینِ خودمان تقویت کنیم که برای تشخیص و تمایز خوب و بد و برجسته و غیربرجسته، باید نگاهشان به طرف غرب باشد؟ همینی که حالا بعضی از دوستان گفتند: غربباوری. این خودباوری در مقابل آن است. این به معنای دشمنی با کسی نیست، این به معنای تعصب علیه یک منطقهی جغرافیائی یا منطقهی سیاسی نیست؛ این به معنای این است که یک ملت وقتی که از توانائی خود، از استعدادهای خود، از فرآوردههای خود روی برگردانْد و به آنها بیاعتقاد شد، سرنوشتش همان سرنوشتی است که کشورهای وابسته - چه خود ما در دوران پهلوی، چه کشورهای دیگری که مشاهده میکنیم - به آن دچار شدند.
خودباوری را باید در جوانهامان، در کودکانمان تقویت کنیم. من میبینم، گاهی به من گزارش میرسد که فلان معلم سر کلاس، یا فلان استاد در سر کلاس دانشگاه، از یک پیشرفت علمىِ مسلّم اظهار تردید کرده؛ این اتفاق افتاده. فرض کنید در زمینهی سلولهای بنیادی، در زمینهی نانوتکنولوژی، در زمینههای گوناگون علمی - که حالا خوشبختانه پیشرفتهای علمی کشور در بخشهای مختلف خیلی زیاد است - یک اتفاقی افتاده؛ این یک اتفاقِ حقیقی است، قابل تردید نیست، جلوی چشم است، ملموس است؛ اما این آقا در کلاس دانشگاه یا کلاس دبیرستان، شروع میکند به خدشه کردن: نه آقا، اینجوری نیست؛ معلوم نیست! ما چه انگیزهای داریم؟ اگر فرض کنیم خود ما هم تردید داریم در این که این پیشرفت تحقق پیدا کرده، چه داعیای داریم آن را به جوان مخاطبمان القاء کنیم؟ خب، برویم تحقیق کنیم؛ برای خودمان روشن شود که شده یا نشده. این خودباوری را تزریق کردن و به وجود آوردن، یکی از کارهای اصلی است.
قرارگاه ضد صهیونیستی کمیل...
ما را در سایت قرارگاه ضد صهیونیستی کمیل دنبال می کنید
برچسب : تشکیل,هویت,انسانی,کودکی,عکس,نوشت, نویسنده : yaaghubia بازدید : 314 تاريخ : جمعه 27 مرداد 1396 ساعت: 8:20